قهوه یزدی
در این کتاب کودک، 7 داستان از خطه یزد گردآوری شده است. در بخشی از یکی از داستانهای کتاب خواهیم خواند:
در میان عبور تیتروار روزمرگیها، دغدغه هویت، کشف حقیقت و چگونگی عبور از موانع، ناگهان ذهنم تصویری عجیب از آن زهرا در کشور بیگانه میبافد. چیزی شبیه به نقاشی زنان کوزه به سر آفریقایی در خوابگاه دختران دانشجوی هنرِ ایران. قطعاً آن زهرا درک دگرگونهای از قهوه یزدی خواهد داشت...
زمزمه های پنهان
در این مجلد خواهیم خواند:
بیتا و امید هم کنار پدربزرگ مینشستند و به حرفها و شوخیهایش میخندیدند و ذوق میکردند. بالاخره به پارک رسیدیم. امید دستهایش را توی هم قلاب کرد و کشوقوسی به بدنش داد. من هم توی آینه به خودم نگاه کردم. موهای روشنم همرنگ چشمهایم بود و با طلایی گلهای روی پیراهنم جور شده بود. آرام زدم به شانه امید و گفتم: «یه خواب راحت و آسوده کردیا!»
چشمهایش را مالید و گفت: «خیلی کِیف داد.»
بیتا چیزی نگفت و با انگشت اشاره کرد که زودتر بریم توی پارک...
نویسندگان این مجلد:
- فریبا غفاری آزاد
- فاطمه زارع
- فهیمه زارع
- سیدابراهیم حسینی
- هما ایرانپور
- نوشین جم نژاد
-
شراره تاجمیر ریاحی
سفید و خاکی
حرفهای گلوریا گاهی، آنقدر عجیب و غیرمنتظره بود که فکر میکردم از سیارهای دیگر آمده. فردای آن روز، با صدای چندین آدم از خواب بیدار شدم. وقتیکه میخواستم از اتاق بیرون بروم، هوگو، برادر مادرم را جلوی در دیدم که گفت: «متأسفم». از وقتیکه به لیون آمده بودیم، خانواده مادرم را ندیده بودم. به همین دلیل، از ترس عقب رفتم و از پلههای خانه به پایین پرت شدم.
نویسندگان این مجلد:- هما ایرانپور
- فرزانه مهری
- سارا باجولوند
- علی پاینده
- تینا پیروزرام
- سیدابراهیم حسینی
- فهیمه زارع