فرا زمینیها در کشتی مرگ
نویسنده: زهرا باقری موحد
در بخشی از کتاب میخوانیم:
آن روز صدای عمو فضایی از آن طرف آسمانها، از آن دور دورها آمد... او به برادرزادهاش؛ فرمانده رایان گفت: امــروز با دستگاه شنود لیزری که به تازگی ساختهام ...
رویای شلخته و دریای منظم
نویسنده: ربابه فتاحی دولت آبادی
در بخشی از کتاب میخوانیم:
رؤیا کلاس دوم دبستان بود و یک خواهر 5 ساله به نام دریا داشت. رؤیا و دریا باهم در یک اتاق بودند؛ چون خانهشان دوخوابه بود. یک روز وقتی که رؤیا از مدرسه آمد، دید که خواهرش دارد در گوشهای با اسباببازیهاش بازی میکند و ...